کوشش برای یادگرفتن مهارتهای زندگی(   آموزش‌ مهارت‌های زندگی و شغلی به جوانان)
کوشش برای یادگرفتن مهارتهای زندگی(   آموزش‌ مهارت‌های زندگی و شغلی به جوانان)

کوشش برای یادگرفتن مهارتهای زندگی( آموزش‌ مهارت‌های زندگی و شغلی به جوانان)

یادگرفتن مهارت درتمام زندگی برای همه کس لازم است

Image result for ‫چه مهارت هایی یاد گرفتید‬‎

گاهی برای رسیدن به موفقیت به رمز موفقیت نیاز ندارید، بلکه در رسیدن به هدفتان باید مهارت های مختلفی کسب کنید و با داشتن این مهارت ها می توانید برای رسیدن به موفقیت برنامه ریزی درستی داشته باشید. برای یادگیری سریع مهارت های جدید باید از روش های جدیدی استفاده کرد.

معلم فداکار هروزمسیر صعب العبور جاده پرپیچ وخم راطی می کند وبه (پادنای علیا)دورترین منطقه در اطراف استان اصفهان می آید.

 

 حتی پای گردشگران راهم به منطقه ای کوهستانی که 300کیلومتر بامرکزاستان فاصله دارد بازکرده است.ماجرای این معلم ومدرسه اش خواندنی است.عجیب ترین مدرسه ایران در پادنای علیا ادعا نیست اگر بگوییم دبستان شهدای محراب روستای دشتبال متفاوت ترین مدرسه این روزهای ایران است.مدرسه ای که مدیر ومعاون ناظم ندارد 14 دانش اموزداردویک معلم یک دنیا عشق.در جذاب ترین مدارس دنیاهم دانش اموزانش روزهای تعطیل رغبتی برای رفتن به مدرسه ندارند اما مدرسه شهدای محراب تنها مدرسه ای است که دانش اموزان روزهای تعطیل سال هم به مدرسه می روندحتی 3ماه تابستان.شاگردان(فرودنعمتی)درسال 6سال اول سال تحصیلی همه فن حریف می شوند.هم قالیباف و گلیم باف و سفالگرمیشوند هم نجارو طراح ومسط به کامپیوتر.بازیگرتئاترمی شوند.کارافرین می شوند.پرورش قارچ یاد می گیرند و محصول تولید شده را به روستاییان می فروشند.جذاب حتی برای گرشگران بچه های مدرسهروستای دشتبال با تلاش های خستگی ناپذیر معلم نه تنها مجری طرح های کوچک اقتصادی می شوند بلکه راه را برای ورودگرشگران داخلی و خارجی به دورافتاده ترین روستای استان اصفهان باز کرده اند.اقا معلم کمپنی برای تقویت گردشگری روستای دشتبال در پادنای علیا راه اندازی کرده است .فرود نعمتی می گویند(مدرسه شهدای محراب)برای گردشگران هم جذاب است.تابستان یکسال قبل ایرانی که مقیم کانادابودندو اتفاقامعلم یکی از مدارس ان کشور به روستاما امدند مدرسه باز بودو چند نفر از بچها در گوشه ای از مشغول قالیبافی بودند یکی دونفر سفالگری می کردند دونفر با کامپیوترکار می کردند توجه این گردشگر جلب شد و من برایش از روش تدریس درمدرسه توضیح دادم . اینکه شعار مدرسه خا نه دوم است را عملی کردم.بچه هاهر روز صبح با کمک یکدیگر صبحانه درست میکنند ومی خورند.گفتم مادرمدرسه مان نیمکت نداریم همه دور یک میزجمع می شوند بچه های پایه های بالاتر کلاس های پایینی ها درس می دهند باهم نهار درست میکنیم.دراین روستا30خانواده عشایری درچادرخودشان میهمان نهار می کنیم. برای آنکه به بچه هانجاری یاد بدهم دوره نجاری را گذارندم همه رشته های مهارتی در مقطع ابتدایی درمدرسه مابه صورت عملی اموزش داده می شود گردشگر فیلمی از فعالیت های مدرسه تهیه میکند و بعد از رفتن به کاناداو آغاز سال تحصیلی فیلم مدرسه روستای دشتبال را به مسئولان آموزشی نشان می دهد.وقتی کانادایی هاانگشت به دهان می مانند با معلم ایرانی تبار مقیم کانادا از طریق یکی از شبکه های اجتماعی ارتباط برقرار می کنیم تا از واکنش مسئولان اموزش و پرورش کانادا بعداز دیدن فیلم مدرسه روستایی باخبرشویم .خانم (پزشک زاد)میگوید:مسئولان باور نمی کردند این اتفاق در مدرسه یکی از روستاهای دور افتاده ایران می افتد.انها می گفتند با اینکه اموزش وپرورش کانادا در روش تدریس مهارت محور حرفی برای گفتن دارد اما هنوزنتوانسته به سبک معلم روستایی عمل کند این اتفاق بهانه ای شد برای انکه اقا معلم تصمیم بگیرد کاری کندکارستان ومدرسه رابه پاتوق گردشگران داخلی و خارجی تبدی کند.نعمتی می گوید:تفاهم نامه ای با اداره گردشگری استان اصفهان منعقد کرده ایم وقرار است باکمک دانش اموزان واهالی روستا روستای دشتبال را به عنوان شاهراه گردشگری میان اصفهان و یاسوج تبدیل کنیم اقای معلم ووقف تنها دارایی اش برای مدرسه معلم اصفهان در بدو ورود به مدرسه بیسرو صدا تنها دارایی اش را فروخت تا مدرسه فرسوده شهدای محراب را از نو بسازد فرود نعمتی می گوید شنیده بودم مدرسه ای در روستای دشتبال قرار دارد که هیچ معلمی راضی نمی شود دوران خدمتش رادران بگذراند چون در دورترین نقطه استان اصفهان وجاده ای کوهستانی قرار دارد . من اوطلب شدم تابستان 3 سال قبل به روستای دشتبال رفتم مدرسه فقط نامش مدرسه بود اما مخروبه ای بیش نبود مخروبه ای با 45سال قدمت.

فرصت کم بود وسال تحصیلی نزدیک بود آموزش وپرورش استان بودجه ای برای بازسازی نداشت اما من مسئول بودم در قبال خودم ودانش آموزان روستای عشایری دشتبال راضی نمیشدند در چنین جایی درس خواندن را شروع کنند تنها دارایی ام باغ سیبی در روستای بیده بود باغ سیب را فروختم وبازسازی مدرسه را آغاز کردم از خرید یخچال وتلوزیون واجاق گاز گرفته تا رنگ آمیزی مدرسه ولوله کشی وآماده کردن وسایل سرمایشی وگرمایشی در فرصت باقی مانده با کمک اهالی روستا وبچه هایی که قرار بود این مدرسه خانه دومشان شود آنرا بازشازی کردیم نه در قامت مدرسه بلکه خانه ای در هیبت یک مدرسه کارآفرینان دبستانی امروز واقتصاد دانان فردا 14دانش آموز مدرسه ابتدایی روستای دشت بال از کودکی کار آفرین هستند نه تنهاکارآفرین مجری طرح های کوچک اقتصادی در روستا شدند کودکان ونوجوانان کارآفرین در تابستانی که گذشت هفت میلیون کسب کردند در آمدی که از فروش محصولات هنری و صنایع دستی کودکان دبستانی به دست آمد حاصل چشم انداز اقتصادی بود که آقا معلم سه سال قبل ترسیم کرد اولین روزی که به مدرسه شهدای محراب آمد شیوه هی نوین مهارت محور را در تنها مدرسه روستای دشت بال اجرا کرد فرذود نعمتی در بدو ورود به روستا به فکر سپرده گذاری برای دانش آموزان مدرسه ام بود سپرده گذاری با چاشنی مهارت نعمتی می گوید در اولین روز آغاز سال تحصیلی والدین دانش آموزان را به مدرسه دعوت کردم گفتم اگر می خواهید آینده مالی فرزندانتان تامین باشد به هر دانش آموز یک بره بدهید وسپرده گذاری را آغاز کنید مسئولیت نگهداری از بره را به دانش آموز بسپرید تا مسئولیت پذیری را از کودکی یاد بگیرند این بره ها در عرض چند سال تبدیل به یک گله میشوند این اتفاق افتاد  چهارده بره بعد از سه سال تبدیل به 43گوسفند شده است گوسفندان دانش آموزان شماره گذاری شدند در آمد حاصل ازط فروش محصولات لبنی با اعمال نظر بچه ها در یک حساب بانکی نگهداری و بخش از آن هم صرف خرید تجهیزات برای مدرسه میشود با این روش به ها یاد گرفتندچطور باید طرح های اقتصادی کوتاه مدت و بلند مدت را اجرا کرده و درامد حاصل از انرا مدیریت کنند معلمی که چوپانی کرد تا دانش آموزش به مدرسه برگردد پدر از کار افتاده بود و گله گوسفدانش بی چوپان هزینه های ختنواده از در آمد حاصل از فروش محصولات لبنی دام تامین میشد پسر های بزرگتر بعداز ازدواج به شهر رفته بودنند تنها گزینه پدر علی بود و تنها مانع برای سپردن گله ها به او علی به مدرسه نرفت روز اول به دوم نرسیده آقا معلم در خانه دانش آموزان غایب حاضر شد پدر قاطعانه می گفت کسی جز علی نیست که گله را به او بسپارد از معلم اصرار از پدر انکار رایزنی ها با پدر ادامه داشت انقدر که معلم چندروز آخر هفته چوپان گله پدر از کارافتاده شد عاقبت پدر تسلیم از خود گذشتگی تنها معلم روستا شد و علی به مدرسه برگشت این ماجرا تنها بخشی از تلاش های معلم روستا برای نگهداشتن چراغ مدرسه روستایی است انقدر که حالا همه اهالی دشتبال فرود نعمتی را عضوی از خانواده شان می دانند تلاش ها به باسواد شدن کودکان روستا ختم نمیشود آقا معلم سور وسات دانش اندوزی را در خانه تک تک  رو ستاییان پهن کرده وپای بعضی از پدر ومادر ها به مدرسه رویایی باز شده حالا به مدد تلاش های خستگی ناپذیر او بیشتر روستاییان با سواد شده اند دانش آموز فداکار ومتفاوت تر واحد درسی یک معلم و 14دانش آموز ویک پیکان سفید رنگ چهارشنبه ها دل تو دل بچه های مدرسه ی روستای دشتبال نیست چون به نوبت کنار آقا معلم مینشینند وچم وخم رانندگی در جاده های پر پیچ و خم روستا را از اویاد میگشیرند این هم یکی از درس های کلاس است که بچه ها باید در آن نمره قبولی بگیرند واکنش والدین روستایی به این آموزش متفاوت بود مخالف بودند وعکس العمل ها متفاوت بود بچه ها پر توقع میشوند آقا معلم بچه ده ساله را چه به رانندگی پس فردا از ما طلب ماشین میکنند ام یک اتفاق همه مخالفت ها را تبدیل به تحسین بی پایان آقای نعمتی ومتفاوت ترین واحد کلاسی اش کرد فرود نعمتی می گوید یک روز پدر یکی از بچه ها سرا سیمه به مدرسه آمد و مرا در آغوش گرفت با اینکه مردان روستایی سخت گریه میکنند اما او گریه هایش بی پایان بود تعجب کردم کمی که حالش روبه راه شد گفت آقا معلم خدا خیرت دهد مارا ببخش که این قدر مخالفت کردیم امروز دانش آموز 10ساله شما جان خانواده ام را نجات داد بالای جاده از ماشین پیاده شدم تا از مغازه خرید کنم فراموش کردم ترمز دستی را بکشم کمی بعد صدای جیغ وفریاد به گوشم رسید بیرون آمدم ودیدم ماشین از جایی که آنرا از جایی که پارک کردم فاصله زیادی گرفته و در سراشیبی در حال حرکت است دست پاچه شده بودم فقط میدویدم وفریاد میزدم یکدفعه نوجوانی که نزدیک ماشین بود داخل ماشین پرید وبا کشیدن ترمز دستی آنرا متوقف کرد آن دانش آموز مدرسه شما بود وجسورانه جان چهار نفر را نجات داد ممنونیم که انقدر بچه ها را توانمند و با عرضه تربیت کردید که می توانند در کودکی ناجی شوند.   

 

نظرات 3 + ارسال نظر
جالب بود چهارشنبه 7 آذر 1397 ساعت 14:02

تشکر

بسیار عالی بود اگر اجرایی شود سه‌شنبه 22 آبان 1397 ساعت 13:06

رضا دوشنبه 21 آبان 1397 ساعت 09:08

قشنگ بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد