کوشش برای یادگرفتن مهارتهای زندگی(   آموزش‌ مهارت‌های زندگی و شغلی به جوانان)
کوشش برای یادگرفتن مهارتهای زندگی(   آموزش‌ مهارت‌های زندگی و شغلی به جوانان)

کوشش برای یادگرفتن مهارتهای زندگی( آموزش‌ مهارت‌های زندگی و شغلی به جوانان)

یادگرفتن مهارت درتمام زندگی برای همه کس لازم است

مهارت های زندگی


1- مهارت خود آ گاهی :


2- مهارت همدلی :

 

3مهارت برقراری رابطه موثر :


4-مهارت روابط بین فردی :


5- مهارت تصمیم گیری :


6- مهارت حل مسئله :


7- مهارت تفکرانتقادی:


8-مهارت تفکر خلاق :


9- مهارت مقا بله با هیجا نها :


10- مهارت مقابله با استرس :


 1- مهارت خود آ گاهی :

مهارت خودآکاهی و یا (خود شناسی و آگاهی به خویشتن ) یکی از مهارتهای بنیادی است ،خوآکاهی به توانایی ادمی در درک ویژگیهای فردی و اجتماعی اش گفته می شود به گونه ای که وی قادر است نسبت به نقاط قوت و ضعف خویش ،علائق و تمایلاتش ، نیازها و احتیاجات و سایر ابعاد وجودی اش معرفت صحیحی کسب کند و در پرتو آن به سازگاری فردی و اجتماعی دست یابد.

نکته ی نغز این جاست که خود اگاهی ما ارتباطی مستقیم با توان عقلانی و خردمندی ما دارد ، هر چه به خویشتن بصیرت بیشتری داشته باشیم اندیشه ی ما بالندگی و پرورش بیشتری یافته است.

 خداوند متعال در قرآن کریم سوره مائده آیه 105 می فرماید:ای کسانی که ایمان آورده اید به خود بپردازید اگر شما هدایت یافته اید ،آنان که گمراه مانده اند به شما زیانی نرسانند .بازگشت همه شما نزد خدا ست تا شما را به آن کارهایی که می کرده اید آگاه  گرداند .

در این آیه خداوند متعال  وظیفه هر فرد با ایمان را به خود پرداختن و از توانائیهای خویش آ گاه شدن بدون توجه به عملکرد اکثریت گمراهان و بدون ترس از زیان آنان مقررنموده است  چون کسی که ایمان آورد و بر اساس توا نمندیهای خویش حرکت کند خداوند نیز یقینا کمکش خواهد کرد .و نیزدر  سوره نحل آیه 41 به انسان با ایمان بشارت می دهد که اگر بر اساس استعدادها و توانمندیهایت در یک محل وشهر و جایگاه به تو توجه نکردند و بر تو ستم روا داشتند حال که خود به توانمندی خویش آگاهی پس در راه خدا مهاجرت نما که خداوند در همین جهان جایگاهی نیکو به تو خواهد داد . کما اینکه اجر آخرت بزرگتر است .همچنین بر اساس آیه 78 سوره یس هیچ کسی نمی تواند ادعا کند که خد اوند به او توانایی لا زم را نداده چرا که اگر کسی چنین ادعایی نماید در واقع آفرینش خو یش را از یاد برده است و گر نه خدای مهربان که او را از یک قطره آب گندیده خلق فرمود چگونه راه کسب روزی در فطرت او قرار نداده باشد بلکه این استعداد در همگان هست فقط کشف آن را خداوند بنا به اختیاری که به انسان داده  بر عهده خودش گذاشته است .

 

2- مهارت همدلی :

همدلی یعنی اینکه انسان موقعیت  دیگران را بخوبی درک نماید ، دیگران راهمانگونه که هستند بپذیرد و ضمن احترام به آنان به گونه ای رفتار نماید که همه افراد جامعه با تمام تفاوتهایی که با هم دارند بسوی او گرایش پیدا کنند ، او را قلبا دوست بدارند و در هیچ شرایطی از او گریزان نباشند .همچون ا ئمه معصومین (ع) ونیز بزرگان دین که دوست ودشمن به آنان احترام می گذاشتند و چیزی جز خیر ونیکی در آنان نمی یافتند.خداوند متعال در این باره در آیه 71 سوره توبه می فرماید :مردان مو من و زنان مومن دوستان یکدیگرند به نیکی فرمان می دهند واز نا شایست باز می دارند ،و نماز می گزارند و زکات می دهند واز خدا وپیامبرش فر مانبرداری می کنند ،خدا اینان را رحمت خواهد کرد ،خدا پیروز مند وحکیم است .و در آیه 128 سوره توبه می فرماید :هر آینه پیامبری از خود شما بر شما مبعوث شد ،هر آنچه شما را رنج می دهد بر او نیز گران می آید سخت به شما دل بسته است و با مومنان رؤف ومهربان است .

حال اگر اسوه ما پیامبر اعظم (ص) باشد پس لازم است با دیگران همدلی نمائیم و هر آنچه دیگران  را  رنج میدهد برای مانیز گران آید و به ابراز دلبستگی با مومنان و رافت و مهربانی با همگان بپردازیم.

 

3مهارت برقراری رابطه موثر :

 بر قراری رابطه موثر یعنی انسان به گونه ای عمل نماید و با دیگران ارتباط برقرار کند که بدون تنش و اضطراب واسترس بتواند با آرامش کامل خواسته های خود را بیان نموده و اعتماد طرف مقابل را جلب نماید .مهمترین عامل برقراری این رابطه موثر از نظر قرآن کریم همانا شکیبایی است.خدای متعال در سوره آل عمران آیه 200 می فرماید:ای کسانی که ایمان آورده اید شکیبا باشید ودیگران را به شکیبایی فرا خوانید ورابطه خوب برقرار کنید و تقوا پیشه کنید باشد که رستگار شوید .قرآن کریم در آیه 1  سوره  نساء در خصوص رابطه بین انسانها و این که چرا بدون قید وشرط باید نسبت به همگان علی رغم تمام برخوردهای احتمالی ناشایسته شان مهرورزی نمود می فرماید :ای مردم پرواکنید از پروردگارتان ،آنکه شما را از یک تن بیاورید و از آن یک تن همسر او را واز آن دو مردان و زنان بسیار پدید آورد وپرواکنید از آن خدایی که با سوگند به نام او از یکدیگر چیزی می خواهید و زنهار از خویشاوندان مبرید. و در آیه 35 همین سوره اشاره می فرماید که اگر زن یا شوهر با قصد اصلاح بین یکدیگر سخن بگویند و بر اساس آن عمل کنند و روابطه حسنه بر قرار نمایند خداوند نیز میانشان موافقت پدید می آورد هرچند دیگری درک این رابطه موثر را نداشته باشد .که خدا دانا وآگاه است آیه 114 سوره توبه معیار ارتباط موثر را رضایت خداوند قرار داده است و به ما نیز یاد آور می شود که در تمام لحظات و تمام ارتباطات باید به جلب رضای خداوند بیندیشیم و آنچه را که او می پسندد انجام دهیم هر چند که ضرر ما در آن نهفته باشد .آنجا که می فرماید :آمرزش خواستن ابراهیم (ع) برای پدرش نبود مگر به خاطر وعده ای که به او داده بود و چون برای او آشکار شد که پدرش دشمن خداست از او دوری جست زیرا ابراهیم (ع) بسیار خدا ترس و برد بار بود.

 

4-مهارت روابط بین فردی :

 معیار روابط بین فردی و فامیلی واجتماعی از نظر قرآن ایمان است.و نیز اسلام همواره به آداب معاشرت و روابطه بین فردی و اجتمایی اهتمام می ورزد. همانگونه که در آیه 27 سوره نور تاکید می فر ماید :بی اجازه به خانه کسی وارد نشده و پس از اذن دخول بر ساکنان آن از کوچک وبزرگ سلام کنید و در آیات بعدی شرم و حیای بین افراد را مطرح می فرماید و اشاره به روابط سالم همراه با آرامش و انبساط خاطربه وسیله آموختن این مهارتها و بکار بردن آن در زندگی دارد و نیز در سوره مجادله آیه 22 می فرماید:نمی یابی مردمی را که به خدا وروز قیامت ایمان آورده باشند ولی با کسانی که با خدا وپیامبرش مخالفت می ورزند دوستی کنند ،هرچند آن مخا لفان ،پدران یا فرزندان یا برادران و یا قبیله آنها باشند .خدا بر دلشان رقم ایمان زده و به روحی از خود یاریشان کرده است و آنهارا به بهشتهایی که در آن نهر ها جار ی است در آورد. در آنجا جاودانه باشند خدا از آنها خشنود است و آنان نیز از خدا خشنودند ،اینان حزب خدایند ،آگاه باش که حزب خدا رستگارانند .پس بنا به حکم قرآن ملاک و معیار روابط بین فرد ی تمام افراد جامعه باید بر پایه ایمان استوار باشد حتی پدر ومادر و برادر وخواهر وافراد فامیل وسایر ین.

 

5- مهارت تصمیم گیری :

در خصوص این مهارت قرآن کریم تا کید میفرماید که قبل از هر تصمیم گیری باید با افراد آگاه مشورت نمود و هر گونه تصمیم گیری می بایست پس از مشاوره انجام پذیرفته سپس از بین آراء مشاوران بهترین راه حل را برگزید.خدای متعال در سوره نمل آیه 32 و بعد از آن به داستان ملکه صبا اشاره می فرماید که آن زن گفت :ای بزرگان (مشاوران) در کار من رای بدهید که تا شما حاضر نباشید من هیچ کاری را فیصل نتوانم داد. پس در جایی که حاکمان بدون مشورت زیر دستان به کاری اقدام نمی کنند و تصمیمی نمی گیرند بر ماست که در تمام امور زندگی با افراد آگاهتر از خودمان مشورت نموده و سپس تصمیم بر انجام آن بگیریم حتی اگر آن کار خرید یک جفت کفش باشد .حتما ضرر نخواهیم کرد .و در جای دیگر قرآن کریم قلب را مرکز تصمیم گیری انسان معرفی نموده ومی فر ماید :آنچه را که در دل دارید خواه آشکارش سازید یا پوشیده اش دارید خدا شما را بدان بازخواست خواهد کرد . (بقره 283 ) لذا در هر تصمیم گیری شایسته است آنچه را که در دل داریم بر زبان جاری نموده و در عمل به کار گیریم و اگر آنچه در دل داریم از نظر خداوند پسندیده نیست پس از آن در گذریم و قلب را از آنچه نا پسند است پاکیزه نماییم و تصمیمات خدا پسندانه بگیریم حتی اگر تصمیم به یک نگاه یا یک حرف یا یک قدم باشد .

 

6- مهارت حل مسئله :

از دیدگاه قرآن مهارت در حل مسا ئل مختلف زندگی زمانی حاصل می شود که انسان مراحل ایمان ،تقوی و بندگی خالصانه خداوند را طی کرده باشد نه در بعد زمان بلکه به لحاظ ارتباط قلبی با خداوند و کمک گرفتن ازاو وعمل به دستورات او.   در این حال است که خداوند در های حکمت را به روی بندگان خالص خویش می گشاید و او را در حل مسائل عدیده زندگی یاری می فرماید . پس احسان و پرهیز گاری زمینه ساز حل تمام مسائل زندگی است . همانگونه که در آیه 128 سوره نساء می فرماید : اگر زنی دریافت که شوهرش با او بی مهر و از او بیزار شده است باکی نیست که هر دو در میان خود طرح آشتی افکنند . که آشتی بهتر است و بخل و فرو مایگی بر نفوس مردم غلبه دارد اگر نیکی و پرهیز گاری کنید .خدا به هرچه می کنید آگاه است . و در آیه 261 سوره بقره می فرماید : به هر که خواهد حکمت (مهارت حل مسئله )عطا کند و به هر که حکمت عطا شده نیکی فراوانی داده شده و جز خردمندان پند نپذیرند.

  

7- مهارت تفکرانتقادی:

این مهارت مخصوص انسانهای باهوش و دارای حکمت الهی است که فکری نقاد انه دارند وهیچ نظروعقیده ای رابدون نقدوبررسی نمی پذیرند،همچون حضرت ابراهیم (ع)که از پدرش به جهت پرستش معبود انی بی خاصیت انتقاد کرد و چه زیبا و محترمانه انتقاد می کند آنجا که می فر ماید : ای پدر چرا چیزی را که نه می شنود ونه می بیند ونه هیچ نیازی از تو بر می آورد،می پرستی؟ ای پدر مرا دانشی داده اند ، پس از من پیروی کن تا تو را به راه راست هدایت کنم (مریم 42و 43) آری اگر پیامبران واولیاء الهی را الگوی خویش قرار دهیم از آنها خواهیم آموخت که طوطی وار همه چیزرا نپذیریم بلکه مورد نقد وبرسی قرار دهیم وبا معیار های الهی بسنجیم اگر با آن همخوانی داشت پذیر فته و بدان عمل نماییم .(انبیاء 21 وکهف 15 )

 

8-مهارت تفکر خلاق :

 خلاقیت صفتی از اوصاف الهی است ،و مهارت تفکر خلاق به همان حکمتهای الهی بر می گردد که ما را در تصمیم گیریها و حل مسائل یاری می نماید یعنی راه حل خارج از دنیای تجارب بر ذهن ما جاری می شود .خالق هستی که اولین خلاق عالم است در سوره انعام آیه 104 می فرماید : پر وردگارتان به شما ادراک داده است هر که از روی بصیرت می نگرد به سود اوست و هر که چشم بصیرت بر هم نهد به زیان اوست و من نگهدارنده شما نیستم .

و در آیه 86 سوره حجر می فرماید . همانا خدای تو خلا قی دانا ست .

ای عز یز هر کس به اصل خویش برگردد و روح خدای خویش را بیابد به یقین همانند خدای خود تفکری خلاق خواهد داشت.

 

9- مهارت مقا بله با هیجا نها :

گا هی انسا نها خواسته یا نا خواسته ،آ گاهانه یا نا خوداگاه دست خوش هیجانات و احسا سات در ونی و بیرونی شده و دست به اعمالی می زنند که همان لحظه و یا بعد از آن از عمل خویش پشیمان می شوند د ر حا لی که پشیمانی دیگر سودی ندارد.چون خشم ابراز شده یا کلام گفته شده همانند روغن ریخته است که جمع کردن آن یا ممکن نیست اگر هم باشد بسیار سخت است. لذا مقابله و کنترل این هیجانات قبل از آن که انسان رابه عمل وادار نماید نیازمند مهارت است .اگر زندگی نامه اولیاء خدا و بطور کلی انسانهای موفق را مطا لعه نمایم در می یابیم که از خصو صیات بار زآ نها همین کنترور هیجانات بوده است .لذا خدای متعال در قرآن کریم سوره ناس  می فر ماید :بگو به پر وردگار مردم پناه می برم ، فر مانروای مردم ،خدای مردم،از شر وسو سه و وسوسه گر نهانی،آنکه در دلهای مردم وسوسه می کند خواه از جنیان باشد یا از آدمیان.

پس لازم است هر جا که هیجانی بر شما غلبه یافت بگویید پناه بر خدا و به او پناه ببرید تا به آرامش و سعادت برسید و هیچگاه پشیمان نشوید .

 

هوش هیجانی :

براساس نظر دانیل گلمن ، هوش هیجانی یا eq شامل شناخت و کنترل هیجان های خود ، همدلی کردن با دیگران و حفظ روابط رضایت بخش است به عبارت دیگر شخصی که هوش هیجانی بالایی دارد ، مولفه های شناختی ، فیزیولوژیکی و رفتارهای هیجان ها را به طور موفقیت آمیزی با یکدیگر تلفیق می کند.


گلمن معتقد است ، هوش هیجانی بالا تبیین می کند که چرا افرادی که با ضریب هوشی یا هوش بهر iq متوسط موفق تر از کسانی هستند که نمره های هوش بهر بسیار بالایی دارند او عقیده دارد که مقیاس های سنتی هوش انسان ، مجموعه بسیار مهمی از توانایی هایی که افراد را در زندگی واقعی کارآمد می سازد ، نادیده می گیرند : خودآگاهی ، کنترل تکانه ، پایداری ، اشتیاق ، خود انگیختگی ، همدلی و شایستگی اجتماعی ، به گفته وی بسیاری از مشکلات اجتماعی را می توان به فقدان هوش هیجانی نسبت داد و البته می توان eq یا هوش هیجانی را برخلاف هوش بهر یا iq درهمه افراد پرورش داد.


مهارت مدیریت هیجانات فرد را قادر می سازد تا هیجان ها را در خود و دیگران تشخیص داده ، نحوه تاثیر آنها را بر رفتار بداند و بتواند واکنش مناسبی به هیجان های مختلف نشان دهد امروزه افراد را به میزانی که قادر باشند از هیجانات به نفع خود و روابط شان استفاده کنند دارای هوش هیجانی بالاتر می دانند.


برخورداری از هوش هیجانی باعث می شود تا در موقعیت های تهدید کننده و خطرناک رفتار مناسبی از خود نشان دهیم مانند فریاد کشیدن کسی که در معرض دزدیده شدن یا سرقت قرار گرفته است همچنین باعث می شود از خشنودی و شادی در زندکی خود و اطرافیان به نحو شایسته ای استفاده کنیم دارای هوش هیجانی بالاتر می دانند . نیازهای دیگران را بهتر درک کرده و ضمن همدلی برای کمک به دیگران پیش قدم شویم هوش هیجانی حس مسئولیت پذیری را در ما افزایش می دهد برای مثال به جای علاقه مندی به مدیریت هیجانها این گفته و گوی درونی منفی او باعث عصبانیت من شد ، این گفت و گوی درونی مثبت را جایگزین می کنیم من عصبانی شدم.


اگر هوش هیجانی را مجموعه ای از اجزای مرتبط با هم تصور کنیم اجزای این مجموعه عبارت اند از :


1- آگاهی از هیجان های خود
2- بیان هیجان ها
3- آگاهی از هیجان های دیگران
4- مدیریت هیجان
5-مقابله با هیجانات


 این توانایی فرد را قادر می سازد تا هیجان ها را درخود و دیگران تشخیص داده ، نحوه تاثیر هیجان ها بررفتار را بداند و بتواند واکنش مناسبی به هیجان های مختلف نشان دهد اکثر اوقات ما حالتها و احساسات خود را با دو واژه خوب یا بد توصیف می کنیم.


برای مثال می گوییم حالمان خوب نیست یا خوشحال هستیم گاهی اوقات از حالت های روحی خود به درستی اطلاع نداریم واژه های فراوانی برای توصیف و بیان احساسات وجود دارد مانند : غمگینی ، رنجیدگی ، کسلی ، خستگی ، بی تفاوتی ، شادی ، حسرت و...


 اما ما بیشتر از همان دو واژه خوب یا بد استفاده می کنیم . چنانچه با هیجاناتی مانند ترس ، غم ، خشم یا اضطراب درست برخورد نشود ، این هیجانات برسلامت جسمی و روانی تاثیر منفی داشته و پیامدهای ویرانگری در پی دارند . 

 

10- مهارت مقابله با استرس :

تعریف استرس: فشارهای روانی و روحی که افراد در  زندگی به دلیل نوع درک و واکنش خود به اوضاع احساس می کند.

معمولااسترسها از عد م علم و آگاهی به نتیجه کار و عمل در حال انجام ناشی می شود .لذا هر کس از عاقبت کار خویش آگاه باشد وبه یک منبع قدرتمند متصل باشد هیچگاه دچار استرس نمی شود بلکه همیشه برای قبول سخت ترین شرایط آماده بوده ودر هر شرایطی با آرامش و اطمینان به کار وتلاش در راه رسیدن به هدف متعالی خویش مشغول می شود.همانگونه که خداوند متعال در سوره رعد آیه 28 می فرماید : آنان که ایمان آورده اند و دلهایشان به یاد خدا آرامش می یابد .آگاه باشید  که دلها به یاد خدا آرامش می یابد .

و نیز آگاهی انسان از علم خداوند نسبت به مشکلا ت در آرامش روحی وروانی و مقابله با استرس نقش بسزایی دارد آنجا که می فرماید:خدا از مومنان آن هنگام که در زیر درخت با تو بیعت کردند خشنود گشت ودانست که در دلشان چه می گذرد پس آرامش بر آنان نازل کرد و به فتحی نزدیک پاداششان داد (فتح 18) آرامش خاطر وآسودگی خیال ،هدیه ای از سوی خداوند است .همانگونه که در آیه 154 سوره آل عمران میفرماید:آنگاه پس از آن اندوه ،خدا به شما ایمنی ارزانی داشت ،چنانچه گروهی را خواب آرام فرو گرفت اما گروهی دیگر چون مردم عصر جاهلیت به خدا بد گمان بودند ،هنوز دست خوش اندوه خویش بودند و میگفتند:آیا هرگز کار به دست ما خواهد افتاد ؟بگو: همه کارها به دست خداست … خدا آنچه را در سینه دارید می آزماید و دلهایتان را پاک می گرداند و خدا به آنچه در دلهاست آگاه است .و نیز در سوره فتح آیه 4 می فرماید:اوست که بر دلهای مومنان آرامش فرستاد تا بر ایمانشان پیو سته بیفزاید و لشکرهای آسمان وزمین از آن خداست و خدا دانا وحکیم است .و اما قرآن کریم اسباب آرامش و دوری از هر گونه استرس را اینگونه بیان می فرماید :1- آگاهی انسان از علم خداوند به مشکلات (انعام33) 2- کانون گرم خوانواده( اعراف 189) 3- دوستی با دوستان خدادرسا یه ایمان (یونس 62) 4- خواب واستراحت به اندازه کافی خصوصا در طول شب (یونس 67) 5- اطاعت از خداوند متعال در همه حال ( خوشیهاو ختیها) (شوری30 و31)

سبک رفتاری : 1) نداشتن خواب و استراخت کافی 2) نداشتن تحرک بدنی مناسب 3) نداشتن تفریح نشاط بخش 4) استفاده از خوراکیهای مضر مثل : (غذاهای پرچرب ، شکر ، نمک و ...)

سبک رفتاری  جذب کننده استرس: ا) وضعیت غرور و خود شیفتگی ( من خوب ، تو بد ) 2) وضعیت وابستگی شدید (تو خوب ، من بد) 3) وضعیت خطرناک ، جذب استرس بالا : ناامیدی ، افسردگی ، ضداجتماعی ( من بد، تو بد) 4) وضعیت مطلوب (من خوب ، تو خوب)

 

داشتن خطا های شناختی :

1) تفکر کامل گرایی به جای تفکر کمال گرایی (کارها را شروع نمی کنند بلکه همه چیز باید ok  باشد، فرزند من باید شاگرد اول باشد ، همسر من باید خوش اخلاق باشد)

2) تفکر فاجعه آمیز ( سرما خوردگی را مثل سرطان می بینند ، دعواها و مشاجره های خانوادگی را به طلاق ختم می کنند)

3) تفکر قیاس با دیگران ( منفی گرایی بیشتر دارند)

4) تفکر پراکنده و بی هدف

5) تفکر خود محوری

6) تفکر اثبات خود به دیگران (اوایل شروع زندگی زوجین )

7) تفکر زندگی بر اساس دیدگاه دیگران

8) تفکر مسئولیت پذیری افراطی ( خود را پاسخگوی اشتباه دیگران دیدن )

 

عوامل تولید استرس :1) عدم مهارت کافی در مواجه با مشکل ، 2) عدم توانایی ذهنی در فهم و تحلیل شناختی مشکل 3) عدم توانایی تعیین سهم خود در مواجه با مشکل 4) فقدان اعتماد به نفس و عزت نفس 5) عدم توانایی تصمیم گیری به موقع (تردید) 6) ضعف بنیه ی عمومی معنوی 7) فقدان تجربه ی واقعی توکل .

نظرات 1 + ارسال نظر
H.D سه‌شنبه 30 بهمن 1397 ساعت 09:17

معرکه بود:بوس:

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد